ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: هر سال ۲۵ خرداد (۱۵ ژوئن) را که به نام روز گل نامگذاری شده است، گل در فرهنگ و ادب فارسی همیشه معنای خاص و پیچیده ای داشته است. این موضوع که گل به صورت مطلق یعنی گل سرخ (گل پارسی، گل صدبرگ، گل محمدی یا گل سوری) با نام علمی (Rosa damascena) گونه‌ای از رُز است که از آن گلاب می‌گیرند و بلبل برای شکفتن آن است که می‌خواند و عمرش یک روز است و ساقه اش خار دارد. به آن رز دمشقی می‌گویند، که نشان می‌دهد آشنایی غربیان با آن از طریق شامات و سوریه و دمشق امروزی بوده است، در واقع گل سرخ از دیرباز در ایران کشت شده است؛ ولی از آن‌جایی که عصاره و گلاب آن از دمشق به اروپا رفته است، اروپاییان آن را رز دمشقی نامیدند. این گل یک رقم دورگه از ترکیب گل‌های رز گالیکا و نسترن شیرازی است و بر پایه بررسی‌های دی‌ان‌ای آن، اشتراک ژنتیکی زیادی با گل رز قزاقی دارد و احتمالاً در گذشته از گرده‌های آن در تولید این رقم استفاده شده است و گل ملی کشور ایران است و مقاومت بالایی در مقابل کم‌آبی دارد. طیف رنگی از صورتی روشن و متوسط تا سرخ روشن دارد.

به جز این گل که پادشاه چمن است و جلوه معشوق و نماد یار، باقی گل‌ها همه نام دارند، نرگس و بنفشه و نسترن و یاسمن و سوسن و لاله و شقایق و… که هرکدام این‌ها هم به نوبه خود نمادهای خاصی هستند در ادب فارسی؛ نمونه‌های آن‌را در ادامه می‌خوانیم:

افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن

مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

یا در جایی دیگر حافظ گل را به سلیمان (که هم پیامبر است و هم شاه) و بلبل را به داوود (که صدایی آسمانی دارد) تشبیه می‌کند:

برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز

که سلیمان گل از طرف هوا باز آمد

حافظ در اشاره به خارِ ساقه گل، گل را به حضرت رسول (ص) مانند می‌کند و خار را به عمویشان ابولهب، کنایه از این که در این جهان بهترین و لطیف‌ترین و برترین چیزهای جهان همواره سهمی از سختی و تیزی و پستی در کنار خود دارند؛ و این بیت را می‌آورد:

در این چمن گل بی‌خار کس نچید آری
چراغ مصطفوی با شرار بولهبی است

در این ابیات هم ارتباط گل (شاه چمن) را با لاله که شبیه ندیمی است که جام می در دست دارد؛ می‌بینیم:

به چمن خرام و بنگر برِ تخت گل که لاله
به ندیم شاه مانَد که به کف ایاغ دارد

یا این بیت که توصیف لاله است:

لاله برآمد به باغ با رخ افروخته
سرخ قبایی به تن، یک دو سه جا سوخته

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

در جایی دیگر حافظ با اشاره به داغدار بودن دو گل لاله و شقایق این دو بیت را در یک غزل می‌آورد:

ای گل، تو دوش داغ صبوحی چشیده‌ای

ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار

این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم…

باید به این نکته توجه داشت که لاله از جنس Tulipa متعلق به خانواده Liliaceae یا تیره سوسنی‌ها و شقایق از جنس Papaver متعلق به خانواده Papaveraceae یا تیره خشخاش است و هیچ گونه خویشاوندی با هم ندارند. لاله با پیاز و شقایق با بذر تکثیر می‌شود، و شباهت شأن صرفاً در داغدار بودن و سرخی رنگ گلبرگ‌هاست.

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

در میان گل‌های نام برده شده بعضی گل‌ها ویژه ایران هستند، از جمله بنفشه، سوسن (سوسن چلچراغ / سوسن آزاد) بنفشه پارسی، نگونسار پارسی و لاله واژگون. سوسن گلی است سفید و خوشبو، در بهار به صورت خودرو در دشت و دمن می‌روید، نظیری نیشابوری می‌گوید:

آمد بهار خرم و رحمت نثار شد

سوسن چو ذوالفقارِ علی آبدار شد

انواع سوسن را از سفیدی و خوشبویی به روی معشوق تشبیه کرده‌ٰاند. سوسن آزاد در شعر همواره گلی است که ده زبان دارد و خاموش است، آزاد است به خاطر سفیدی گلبرگ‌ها (از رنگ آزاد است) و این گلبرگ‌ها درست شبیه زبان هستند، با گرده‌هایی که روی گلبرگ‌ها نشسته اند. در این بیت حافظ توجه او را به قرارگیری گرده‌های گل‌ها می‌بینیم:

راست چون سوسن و گل بر اثر صحبت پاک

بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود

شاعر خود را سوسن می‌داند و شاه شیخ ابواسحاق اینجو را گل، و بر اثر هم‌صحبتی با او آنچه شاه در ضمیر دل خود دارد (جایی که گل محمدی گرده‌هایش را نگه می‌دارد) شاعر بر زبان می‌آورد (مانند گرده‌های گل سوسن که روی گلبرگ‌های زبان مانندش هستند)

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

سوسن چلچراغ (Lilium ledebourii) یکی از با ارزش‌ترین گونه‌های سوسن در جهان است و به‌عنوان اولین گل ملی ایران در فهرست آثار ملی ثبت شده است. به طور طبیعی فقط در دو نقطه از جهان که هر دو در فلات ایران هستند، یعنی منطقه تالش و آذربایجان و داماش استان گیلان می‌روید. این گل دارای گلبرگ‌هایی واژگون و به سمت بیرون و پایین است و ارتفاع آن بین ۵۰ تا ۱۵۰ سانتی‌متر متغیر است. سوسن چلچراغ گونه‌ای به شدت در خطر انقراض است و سخت محافظت می‌شود.

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

بنفشه ایرانی یا (Viola)گونه‌های مختلفی از بنفشه در ایران وجود دارد که برخی از آن‌ها بومی مناطق خاصی از کشور هستند. گلی خوشبو و دارای پنج گلبرگ متقارن که گلبرگ‌های بالایی بنفش تیره هستند و ساقه ای خمیده و نازک دارد. آنچه در ادبیات معروف است بنفشه طبری است، نوعی از بنفشه که در طبرستان (مازندران کنونی) به صورت خودرو می‌روید. به این بیت از مسعود سعد سلمان نگاه کنید:

هوا و خاک ز گرد و ز خون به گونه و رنگ

بنفشه طبری گشت و لاله نعمان

خمیدگی ساقه بنفشه و سنگینی گلبرگ‌ها تداعی‌کننده غمگینی یا سر بر سر زانو نهادن و خجالت کشیدن می‌کند، و کبودی جامه او هم تداعی کننده سوگواری و جامه صوفیان است. تاب و خمیدگی گلبرگ پایینی آن هم یادآور خمیدگی گیسوی سیاه رنگ یار است؛ هرچند در شعر همیشه زیبایی‌های طبیعت پیش زیبایی معشوق رنگ میبازد:

بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد

صبا حکایت زلف تو در میان انداخت

*

ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
تو سیاه کم بها بین که چه در دِماغ دارد!

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

سعدی در قصیده بهاریه خود اینطور به بنفشه و نرگس اشاره می‌کند:

تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش
حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار

تشبیه نرگس به چشم یار که هم خمار است و هم بیدار، و سنگینی سر این گل روی ساقه نازکش و مانند کردن آن به سرگرانی معشوق و نادیده گرفتن عاشق هم در ادب فارسی مضمون پرتکراری است.

شش گلبرگ سفید نرگس همراه با دایره زرد میانی و گاه تیرگی درون آن مجموعاً شکل چشم را به ذهن متبادر می‌کند؛ بخش زرد رنگ میانیِ گل حالت بیمارگونه به چشم نرگس می‌دهد و از این رو چشم بیمار و مست و خمار و خواب آلود را به نرگس تشبیه کرده‌اند. ساقه بی‌برگ و سبزرنگ گل را که میان تهی و نی مانند بوده و در محل اتصال به گل خمیده است به عصا و قلم تشبیه کرده‌اند. بر همین وجه، نرگس را سر به زیر فروتن یا سر سرسنگین خوانده اند قسمت زرد میانی گل را به پیاله و قدح مشعل و شمعدان و بیش از همه به تاج زر تشبیه کرده‌اند.

نرگس گلی از جنس Narcissus است و متعلق به خانواده Amaryllidaceae ، در عربی نرجس و در انگلیسی narcissus نامیده می‌شود. این نام از کلمه یونانی narcoum به معنی بی‌حس کردن یا کرخت کردن مشتق شده که بقراط به لحاظ خاصیت تخدیر کنندگی(narcotic) این دسته از گیاهان به آنها داده است.

شکفتن نرگس در پاییز و زمستان است، به همین اعتبار با گل که فصل رویش و شکفتنش بهار است همزمان نمی‌رویند. به همین دلیل امیر معزی دانش و مال دنیا را به این دو گل تشبیه می‌کند:

دانش و خواسته است نرگس و گل

که به یک جای نشکفند به هم

هرکه را دانش است خواسته نیست،

هر که را خواسته است دانش کم

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

در تشبیه نرگس به چشم ابیات بسیار زیادی می‌توان مثال زد، از جمله این بیت از شاهنامه که تاکید بر شرم در چشم و آزرم در صورت (سرخی گونه) زنانه که از مؤلفه‌های زیبایی زنان بوده است، می‌کند:

سیه نرگسانت پر از شرم باد

رخانت همیشه پر آزرم باد

یا این بیت از حافظ:

کس به دور نرگسش طرفی نبست از عافیت

به که نفروشند مستوری به مستان شما

شکل نرگس هم شش گلبرگ سفید را به درهم (سکه نقره) تشبیه می‌کنند، مانند این بیت:

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست

نهد به پای قدح هرکه شش دِرَم دارد

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

در گل‌های بومی ایران دو گل نگونسار هستند که در نام علمی‌شان هم به واژه ایران و پارس یا پرشیا اشاره می‌شود، سیکلامن پرسیکوم یا نگونسار ایرانی (Cyclamen persicum) که گلی است بومی شمال ایران؛ در پای درختان پهن‌برگ مناطق شمالی به ویژه در زمستان می‌روید. گل‌های آن در رنگ‌های متنوعی مانند قرمز، سفید، صورتی، قهوه‌ای و بنفش دیده می‌شود. دومین گل لاله واژگون (Fritillaria persica) است، گونه‌های مختلفی از لاله واژگون بومی ایران هستند که در مناطق غربی کشور وجود دارند. به این گل در شاهنامه اشاره می‌شود، وقتی افراسیاب نوذر شاه ایران را علیرغم قوانین سر می‌برد و می‌کشد این بیت را می‌بینیم:

گیاهی که روید در آن بوم و بر

نگون دارد از شرم خورشید سر

همچنین در داستان سیاوش بیت‌هایی هست که به احتمال زیاد الحاقی است، اما به نظر می‌رسد کاتبی که این ابیات را به سروده فردوسی افزوده همین شرم از کشته شدن آن شاهزاده بی‌گناه را بیان می‌کند:

چو سرو سیاوش نگونسار دید

سراپرده دشت خونسار دید

بیفکند سر را ز انده نگون

بشد زان سپس لاله واژگون

ادب فارسی و گل‌هایی که آن را آراسته‌اند؛ کدام گل در ادب فارسی «گل» است

در شعر معاصر هم از گل‌ها برای بیان مضامین بلندی بهره برده شده است، مانند دو بیت پایانی این شعر از شفیعی کدکنی که تداعی کننده رشادت و شهادت عاشقان این سرزمین است:

آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند

رفتند و شهر خفته ندانست کیستند

فریادشان تموج شط حیات بود

چون آذرخش در سخن خویش زیستند

مرغان پر گشوده‌ی طوفان که روز مرگ

دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند

*
می‌گفتی ای عزیز! سترون شده‌ست خاک؟

اینک ببین برابر چشم تو چیستند:

هر صبح و شب به غارت طوفان روند و باز

باز آخرین شقایق این باغ نیستند…


منبع: https://www.mehrnews.com/news/6500976/%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%DA%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A2%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%DA%AF%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C

توسط گلستان

گلستان عبدی